زندگیتان مالامال از عشق و احساس . با ما در ایران ناز همراه باشید با زیباترین و احساسی ترین پیامهای عاشقانه و اس ام اس های رمانتیک . امیدوارم لذت ببرید .زندگیتان مالامال از عشق و احساس .
سخت ترین کا
تو به من خندیدی و نمی دانستیمن به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدمباغبان از پی من تند دویدسیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاهسیب دندانزده از دست تو افتاد به خاکو تو رفتی و هنوزسالهاست که
گاهی مسیر جاده به بنبست میرودگاهی تمام حادثه از دست میرود
گاهی همان کسی که دم از عقل میزنددر راه هوشیاری خود، مست میرود
گاهی غریبهای که به سختی به دل نشستوقتی که قلب خون شده بشکست میرود
اول اگ
تنها چيزي که يارانه اي نشد “رفاقت” بود چون نتونستن روش قيمت بزارن !
اس ام اس براي دوست صميمي ,
رفــــيــــق…
مـبـادا “گـرفـتـه” بـاشـي;
کــه شـهـري را بـه نـمـاز آيـــات وا مــيــدارم . . .
******
داروها و دوستي ها هر دو مشکلات را حل ميکنندبا اين تفاوت ک دوستي ها هيچ وقت تاريخ انقضا ، بها و اندازه ندارند . . .
******
سلامتي هرچي خوبه که بدش ماييمسلامتي هر
یك نفرم اما
دو نفر را نفس مى كشم
تو را دم
خودم را بازدم
من از اين تكرار زنده ام…
بعضیها خودشان
دلیل دوست داشتنشان میشوند،
آنهایی که میگویند؛
باهم راه برویم
باهم درستش میکنیم
باهم کلا کیف دارد…
ڪسےڪہ بے منت
واسہ رفتنت میذاره!
و بہ فڪر خوشحال ڪردنتہ…
اگہ بہ زبون هم نیاره
واقعا دوست داره….
قبل از اينكه با كسی واردِ رابطه بشيد،
مطمئن شيد كه شما ر
وقتی تو نیستینه هستهای ماچونان که بایدندنه بایدها..
مثل همیشه آخر حرفمو حرف آخرم رابا بغض میخورمعمری استلبخندهای لاغر خود رادر دل ذخیره میکنم:باشد برای روز مبادا!امادر صفحههای تقویمروزی به نام روز مبادا نیستآن روز هر چه باشدروزی شبیه دیروزروزی شبیه فرداروزی درست مثل همین روزهای ماستاما کسی چه میداند؟شایدامروز نیز روز مبادا باشد!
وقتی تو نیستینه هستهای
میشود سوختولی ساخته دست ببینیممیشود ماندولی هیچ نبینیممن میان این همه یساخته و سوخته هاسردرگممگم شده امبازهم محتاج با تو بودنمسوخته ام و دیده امعشق را بین دو منقار پرندهدر بین بال گرم هر پرندهمن نه پرنده شده ام
من نیازم نیست باران و بھار
من نیازم نیست لطف روزگار
من نیازم دست هاي او شده
که دلم از مھر اوجادو شده
کاش برگــردد بیاید سوی من
که بہ فریاد آمده
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
این قافله از قافله سالار خراب است اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم، به تو بر میخورم اما آنسان شدهام گم که به من دسترسی نیست
آ